سکوتـــــــ کن!

وقتے مے شنوے میگن اُمـُّــــل

وقتے مے شنوے میگن کچـــل

وقتے مے شنوے میگن چــادر نشین

وقتے مے شنوے میگن کلاغ سیــاه

وقتے مے شنوے میگن زشــــت

هیـــس!

سکوت بهترین جوابـﮧ

سکوت نشونـﮧ آرامش توست

سکوت نشونـﮧ ارزش توست

سکوت نشونـﮧ وقار توست

حیاء عقل و حیاء حمق

رسول اکرم (ص):
الحیاء حیاءان : حیاء عقل و حیاء حمق
حیا بر دوگونه است: حیایی که برخاسته از حکم عقل است و حیایی که نشانه حماقت و نادانی است

دغدغه حجاب...

من یک دخترم
از نوع چادریش
توی خیابان که راه میروم :
نه نگران پاک شدن خط خطی های
صورتم هستم
و نه نگران مورد قبول واقع نشدن.
تنها دغدغه ام عقب نرفتن چادرم هست و بس.

سپر بلا

*بسم الله*

از کنار هردختری که رد می شد

یک تنه ی جانانه می زد و لذت می برد ...

- یک اصطکاک دوست داشتنی با هرکسی که در نظرش خوش تراش تر بود! -

یک آن دیدم مقابل من است

نفسم حبس شد

چادرم را کشیدم جلوتر و میخکوب سر جایم ایستادم

ببخشیدی گفت و خودش را کشید کنار ...

                                           حالا دیگر چادرم را خیلی بیشتر دوست داشتم ...

خدایا ممنون بابت این سپرِ بلا

به خاطر یک خواب خوب

من توی یه خونواده تقریبا مذهبی بدنیا اومدم. البته پدرم اوایل  به قول معروف خیلی مذهبی دو آتیشه بود و فکر کنم از سن ۱۱ سالگی به اصرار یا بهتر بگم به اجبار پدر چادری شدم.  این چادری شدن اجباری من تا تقریبا سوم دبیرستان ادامه داشت اونم با برخوردهایی که بین من و پدرم پیش می اومد.

از پیش دانشگاهی علنا چادرو کنار گذاشتم ولی لطف خدا بود که از حجاب زده نشدم و در عین مانتویی بودن اکثرا حجابمو حفظ میکردم ولی گاهی که سهوا موی سرم دیده میشد حساسیت زیادی نشون نمیدادم.

بهرحال ذهنم درگیر حجاب و چادر بود.

حتی با اینکه تابستون سال اول کارشناسی ارشد به مکه مشرف شدم ولی اون سفر معنوی هم نتونسته بود در این مورد تاثیر زیادی رو من بذاره.

بـــــانو....

بانو! دستانت بوی نجابت می گیرند، وقتی در انبوه نگاه نامحرمان،

 

مرتب میکنی "چادرت" را . . . "سیاهِ ساده سنگینت را . . ."

به خاطر دین خودم، دین مردم…

از وقتی که داستان قوم انطاکیه رو خوندم، فهمیدم که حجاب و چادر برای حفظ دین خودم و دین مردمه…. برای اینه که از من به عنوان وسیله استفاده نکنن….برای اینه که زن باشم نه وسیله ای برای مرد….

داستان قوم انطاکیه این بود که وقتی حضرت موسی برای نجات قوم انطاکیه راهی جز سرکوب کردن سرانِ ستمگر اون ها نداشت، سپاهی رو آماده کرد و به سمت این قوم فرستاد. عده ای از مردم نادان قوم انطاکیه به سران خود گزارش دادند که موسی و سپاهیانش آمده اند تا ما را بکشند و ما را از این سرزمین بیرون کنند. بزرگان قوم با هم فکر کردند که چه کنیم که در برابر این سپاه بزرگ و عظیم بتونیم بایستیم.

برخی از آیات قرآن درباره ی حجاب

آیه ی 32 سوره ی الاحزاب خطاب به زنان مسلمان می فرماید: ای زنان پیامبر شما مانند زنان دیگر نیستید، اگر خداترس و پرهیزکار باشید پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید مبادا آنکه دلش بیمار (هوا و هوس) باشد به طمع افتد، بلکه متین و درست سخن گویید.

آیه ی 33 سوره ی الاحزاب خطاب به زنان مسلمان می فرماید: و در خانه هایتان بنشینید و آرام گیرید (بی حاجب و ضرورت از منزل بیرون نروید) و مانند دوره ی جاهلیت پیشین آرایش و خودآرایی نکنید و نماز به پا دارید و...

آیه ی 53 سوره ی الاحزاب می فرماید: ...و هرگاه از زنان متاعی می طلبید از پس پرده طلب نمایید که حجاب برای آنکه دلهای شما و آنها پاک و پاکیزه بماند بهتر است و...

دلت را خانه من ساز مصفا کردنش بامن….

قرآن در آیه ای می فرماید:

وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ کانَ فاحِشَهً وَ ساءَ سَبیلاً(اسراء آیه ۳۲)

نزدیک زنا نشوید چرا که عمل بسیار زشتى است و راه و روش بدى است

این آیه نمی فرماید که زنا نکنید بلکه می فرماید:به آن نزدیک نشوید یعنی از تمام کارهایی که شما را به این عمل زشت نزدیک می کند,دوری کنید

بد حجابی,آزاد گذاشتن غریزه جنسی و ارتباطهای نامشروع از موارد بلکه مهمترین عاملی است که انسان را به این عمل زشت(زنا) نزدیک می کند

ببینید بعضی اوقات با عدم رعایت حجاب,انسان دچار عملی زشت می شود,عملی که چقدر مفسده برایش ذکر شده است. آیا نشنیده ای که بزرگان می گویند زن در ابتدا شکارچی است و مرد شکار. یعنی تا زمانی که زن مرد را و نگاه های او را شکار نکند آن مفسده ها پیش نمی آید.

خواهرم! من و تو چه بخواهیم و چه نخواهیم باعث ثبات جامعه و سالم بودن آن هستیم. چه قصد شکار جوانان را داشته باشیم چه نداشته باشیم تیری هستیم که به چشم جوانان این مرز و بوم برخورد می کنیم و این جاست که مفسده های بعدی پیش می آید.

آیا وقت آن نرسیده که قلبمان را برای خدا خاشع کنیم و قلبمان را که در اصل برای او بوده برای او بگذاریمش؟

دلت را خانه من ساز مصفا کردنش بامن….

ایمان یعنی…

پگـآهے ؛
یـک مـیـوه ممنوعهـ ، با طعمـ ِ دل فریـب ِ ” دلت باید پـآک بـآشد” ۱ ؛
مےتوآنـد ؛آغــازِ سقوط بـــآشد ؛
از آغوش ِ امـن ِ خــدآ ُ دور شُدن از ردِّ نگـآهش. .

..وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُریدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبیلاً
…و مے گویند: ما به برخے ایمان می آوریم و به برخی کفر می ورزیم ، و مے خواهند میان آنها راهے پیش گیرند.
۱. امـآمـ علے ع : ایمان به قلـب ، به زبان و به عمل است.

اگر فقط دل پاک کافے بود، فقط مے‌گفت:
«آمنـــوا»

اینکه کنار «آمنـــوا» گفته:«آمَنُـــوا وَ عَمِلُوالصَّالِحـــات»
یعنی هم دلت پاک باشد،هم کارت.