عبارت «چادر، حجاب برتر» را زیاد شنیده و در جای جای دیوارها و دیوارکوب های شهر و کشور دیده ایم. عبارتی که گاه از فرط تکرار، خسته کننده و عادی و شاید بی معنا شده است.
دختر امروزی، دوست دارد دیده شود؛ زیبا به نظر برسد؛ عقب مانده و ساده و... لقب نگیرد. به همین خاطر است که حتی اگر با اصرار خانواده، جبر محیط و یا انتخاب خود نیز حجاب برتر را انتخاب کند، به آن قانع نخواهد بود. سیاهی یک رنگ چادر، چیزی نیست که حس زیبایی خواهی دختر جوان امروزی را ارضا کند.
سادگی چادرهای سنتی نیز آنقدر زیاد و کارکردن با آنها دشوار است، که دختر وارد اجتماع شده امروز، چنین چادری جزو الویت های انتخابی اش نباشد.
دختر امروز، دختر با حجاب برتر امروز، تحت تأثیر آموخته های رسانه ای، در پس زمینه ذهنی اش عبارتی فراتر از این حجاب برتر می درخشد: «تو با حجاب زیباتر خواهی بود.»
اینکه این عبارت تا چه حد درست است، نیازمند نگاهی دوباره به تحولات و اتفاقات میدانی و موجود پیرامونمان است. نگاهی به آنچه به عنوان حجاب و در قالب زیبایی دیده و بعضاً ارائه می شود.
حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهم ترین و اساسی ترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار می کند؛ و اساساً این حجاب ذهنی و عقیدتی، به منزله َی سنگ بنای دیگر حجاب َها، از جمله حجاب و پوشش ظاهری است؛ زیرا افکار و عقاید انسان، شکل دهنده ی رفتارهای اوست.
البته، همان َگونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنای برخورداری از همه ی مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست.
نمی َتوان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می َشود عفیف دانست؛ زیرا گفتیم که پوشش ظاهری یکی از علامت َها و نشانه َهای عفاف است، و بین مقدار عفاف و حجاب، رابطه ی تأثیر و تأثّر متقابل وجود دارد. بعضی نیز رابطه ی عفاف و حجاب را از نوع رابطه ی ریشه و میوه دانسته اند؛ با این تعبیر که حجاب، میوه ی عفاف، و عفاف، ریشه ی حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، تنها پوسته و ظاهری است.