حضرت علی (ع) می فرماید: با جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا (ع) نشسته بودیم ، پیامبر(ص) به ما رو کرد و فرمود: به من خبر دهید که برای زن چه چیز خوب است و خیر و سعادت او در چیست ؟ همه ما از پاسخ به این سئوال ، در مانده شدیم ، تا اینکه متفرّق گشتیم ، و به خانه آمدم و به حضرت زهرا (علیهاالسلام ) گفتم : پیامبر (ص) چنین سؤ الی از ما نموده و ما از پاسخ به این سئوال درماندیم . حضرت فاطمه (علیهاالسلام ) فرمود: من پاسخ این سئوال را می دانم .
گفتند مےرود دانشگاه دیگر عوض میشود گفتند از سرش،مےافتد.... بماند که خیلےچیزها هم از سرم افتاد... حرمتش را تازه در دانشگاه فهمیدم.... وقتےاستادے بہ احترام با من صحبت میکرد.... وقتےآقایانِ ڪلاس تنها براے من حد و مرز قائل میشدند من از آنهایےام کہ بعضے چیزها هیچ وقت ازسرم نمےافتد... مثلا همین #چـــــــــادر
اینجا؛ مغناطیسِ خاک بطورِ مُعجزه آسایی ، پایَت را به زانو در میاورد ... زانو بزن !! دست به خاک بگیر ، "این خاک شهیدت میکند" خودت را نتکان !! بگذار این گرد و غبارِ بجامانده از پوتینِ رزمندگان برویِ غبارِ دلت بنشیند ... بگذار این غبار ، غبارِ سیاهِ دلت را به شستشو بگیرد !! خودت را نتکان ؛ بگذار چفیه ات ، سربندت و حتی دلت خاکِ فکه بگیرد !! اینجا مغناطیسِ خاک تمامِ منیَّتت را به زمین میزند ... هر چه بلند پروازی کنی ، خاکی ترت میکند ! این خاک تا بویِ شهادت را وصله یِ تار و پودت نکند ، نمیرود ...! خودت را نتکان ... "این خاک شهیدت میکند" . .