بگذآر تآ هست
همه برآ ے تو بآشد
لبآس هآے شیک برآے تو
توجه مردم برآے تو
آزادے و رآحتی برآے تو
من همین تکه پآرچه مشکی ام رآ می خوآهم
و نیم نگآهی از آن بآلآ هآ
بگذآر تآ هست
همه برآ ے تو بآشد
لبآس هآے شیک برآے تو
توجه مردم برآے تو
آزادے و رآحتی برآے تو
من همین تکه پآرچه مشکی ام رآ می خوآهم
و نیم نگآهی از آن بآلآ هآ
1.پیامبر اکرم (ص):«مَنْ فاکَهَ بِامْرَأَهٍ لا یَمْلِکُها حُبِسَ بِکُلِّ کَلِمَهٍ کَلَّمَها فِی الدُّنیا اَلْفَ عامٍ فِی النّار»:هرکس با نامحرم شوخی کند،در مقابل هر کلمه ای که در دنیا با او سخن گفته است، خداوند هزار سال او را در جهنم زندانی خواهدکرد{وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۹۸/ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 334}
فرقـﮯ نمـﮯ کند
کجآ
یــآ
کِـﮯ!
در هیــاهوی این شهر
هرکجا و هر وقت دچار واهمه شدی
با "ایمـانت" وضــو بگیر
زیــر لـب
نیـَـت کـלּ
"حجآب مـﮯ کنم قربة الـﮯ الله"
مـﮯ گویند
براے شناخت دختر،
مــآدرش را باید دید.
مـלּ دختــر فاطمــﮧ (س)امـ
از مـــآدرمـ آموختــﮧ امـ
نامحرمــ بودלּ ،
بـﮧ چشم بینــا نیست!(1)
مادرمــ را اگر شناختـﮯ
تمــآم دخترآלּ پاک سرزمینمــ را خواهـﮯ شنـــآخت
1.امام موسى بن جعفر به نقل امام علىّ (ع) حکایت می فرمایند:پیامبر اکرم (ص) همراه با مرد نابینایى به خانه فاطمه (س) آمد، بلافاصله فاطمه (س)خود را کامل پوشاند.رسول خدا (ص) فرمود: چرا خود را پوشاندى با این که او تو را نمى بیند؟فاطمه (س) فرمود: اى پیامبر خدا! اگر او مرا نمى بیند، من که او را مى بینم و او بوى مرا حس مى کند!پیامبر اکرم فرمود: گواهى مى دهم که تو پاره دل منى. { بحار الا نوار: ج 43، ص 91، ح 16}
وقتے مے شنوے میگن اُمـُّــــل
وقتے مے شنوے میگن کچـــل
وقتے مے شنوے میگن چــادر نشین
وقتے مے شنوے میگن کلاغ سیــاه
وقتے مے شنوے میگن زشــــت
هیـــس!
سکوت بهترین جوابـﮧ
سکوت نشونـﮧ آرامش توست
سکوت نشونـﮧ ارزش توست
سکوت نشونـﮧ وقار توست(1)
امام علی علیه السلام : بِکَثرَةِ الصَّمتِ تَکون الهَیبَهُ :کثرت سکوت موجب ابهت و بزرگی است...{نهج البلاغه، حکمت 224}
اینجا کلاس ِ درس ِ(!) ماست
که می روی
✘ مانتو و مقنعه ات بالاتر می رود
اینجا یک ترم بالاتر که میروی
✘ به قول معروف کلاسَت بالاتر می رود
اینجا یک ترم بالاتر که می روی
✘ روابط اجتماعی ات(با آقایان) بالاتر می رود
اینجا یک ترم بالاتر که می روی
...
عجیب است
سر کلاس ما
✔ جای بالا رفتن ِ شعور و ارزش و حیاخالی ست
هر روز غیبت می خورد
و سرانجام حذف می شود:)
ولی میگفت گیــر است
شاید هم هردو را می گفت!
حالا مـــاندم کدامشان گیــر تر بود؟
آن چیزی که پایش بود یا این چیزی که سرم بود؟!
به هر حال احساس میکردم که پـــایِ او بیشتــر گیـــر است تا پــا و دستـــِ من!
البتــه از شما چه پنـــهان، چـــادرم هم گیـــر هست!
چشم به قـــآمتت نمی دوزنــــد! (1)
اگـــر
"تَمْشِى عَلَى اسْتِحْیَآءٍ"
باشی (2)
این را از قصّه هــا (قصص) بیــــآموز...
1. امام رضا(علیه السلام): حضرت شعیب از دخترش پرسید: چگونه امانتدارى این جوان (موسی)را فهمیدى که او را امین میخوانى؟ گفت: وقتى دعوت شما را به او ابلاغ کردم، به من گفت: از پشت سر من، مرا راهنمایى کن ، تا مبادا به قامت من چشم بدوزد.{بحارالانوار/ج 13/ص 44}
2.پس (چیزى نگذشت که) یکى از آن دو (زن) "در حالى که با حیا و عفّت راه میرفت" به نزد او آمد و گفت: همانا پدرم از شما دعوت میکند تا مزد اینکه براى ما آب دادى به تو بپردازد {سوره قصص/25}
این من هستم و همان "ارزش"
بـــــــــرف همـــــ کہ بریزد
نمی تواند مرا از "انسانیت" دور کند
بـــــــوران هم کہ باشد
نمی شود که من "من" نباشـــــــــــم
هیــــــــچ چیزے
حتے
سنـــگ هم که ببـــــــــــــــــــــارد...!